۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

بهداشت در اردوگاه تکريت11

تكاندن پتوها و نظافت و شستشويآاسايشگاهها علاوه برآنكه زور و اجبار مسئولان اردوگاه در پشتش بود، از علاقه و اعتقاد بچه ها به تميزي و پاكي هم نشأت مي گرفت.
در هفته، دو روز گذاشته بودند براي لباس شستن. روزهاي پنجشنبه و دوشنبه ، صبح و بعداز ظهر مي افتاديم به جان لباسها. دو ساعت، صبح وقت داشتيم و دو ساعته هم بعداز ظهر. فقط چيزي كه كم داشتيم، آب بود. چون آب به اندازۀ كافي براي آب كشيدن لباسها نداشتيم، لباسها را كف مالي مي كرديم و مي انداختيم روي سيم هاي خاردار دور تا دور اردوگاه تا خشك شود
هر وقتكه لباسهايمان را مي شستيم، چون يك دست لباس بيشتر نداشتيم، لخت و فقط با يك شورت، در آسايشگاه مي مانديم تا لباسهايمان خشك شود
از لباس و آسايشگاه كه فارغ مي شديم، مي رسيديم به سروضع خودمان . اگر كسي نمي خواست موي سرش را از ته بتراشد، تراشيدن ريش اجباري بود و هر كس كه سرپيچي مي كرد، كتك داشت.عراقيها براي هر 100 نفر، هشت تيغ مي دادند كه پس از چند بار استفاده كند مي شد و خون از صورت افراد بعدي راه مي انداخت .
در اوايل اسارت، فقط تيغ را به دست جاسوسها يا افراد مورد اعتماد خود مي دادند و آنها ريش اسرا را كوتاه مي كردند.
كار نبود. مسواك را از فروشگاه مي خريديم كه معمولاً مسواكهايي كه مي آورد، مسواك بچه گانه بود و زود هم مي شكست
خمير دندان را نيز از فروشگاه مي خريديم كه چون گران بود، به صورت مشترك استفاده مي شد



منبع :كتاب اردوگاه آيينه ها- خاطرات روحانيان آزاده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر